سهراب سپهری

جهنم سرگردان

 

شب را نوشیده‌ام

و بر این شاخه‌های شکسته می‌گریم.

مرا تنها گذار

ای چشم تبدار سرگردان!

مرا با رنج بودن تنها گذار

مگذار خواب وجودم را پرپر کنم.

مگذار از بالش تاریک تنهایی سر بردارم

و به دامن بی تار و پود رویاها بیاویزم.


سپیدی‌های فریب

روی ستون‌های بی سایه رجز می‌خوانند.

طلسم شکسته خوابم را بنگر

بیهوده به زنجیر مروارید چشمم آویخته.

او را بگو

تپش جهنمی مست!

 

او را بگو: نسیم سیاه چشمانت را نوشیده‌ام.

نوشیده‌ام که پیوسته بی آرامم.

جهنم سرگردان!

مرا تنها گذار.

 

پی نوشت:جهنم سرگردان!چه اسم خوبی...



نظرات شما عزیزان:

مریم
ساعت1:18---21 مهر 1393
نسیم سیاه چشمانت را نوشیده ام
پاسخ:به چه جمله ظریفی اشاره کردین...


زینب
ساعت21:55---13 مهر 1393
چه ترسناک!جهنم سرگردان! عاخه این چه اسمیه؟!؟!ترسوندی منو!!!
پاسخ:ترسو!


negin
ساعت19:15---12 مهر 1393
شب را نوشیده‌ام
و بر این شاخه‌های شکسته می‌گریم.
مرا تنها گذار
ای چشم تبدار سرگردان!
مرا با رنج بودن تنها گذار...


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : جمعه 11 مهر 1393 | 17:8 | نویسنده : roshanak |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.